دیکشنری
داستان آبیدیک
بدرقه کردن
english
1
general
::
escort
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بدخیمی
بددل
بددماغ
بددهن
بدذات
بدذاتی
بدر
بدر (ماه)
بدراه
بدراهی
بدرد آوردن
بدرستی
بدرفتار
بدرفتاری
بدرقه شر
بدرقه کردن
بدره
بدرود
بدروزگار
بدروغ
بدرون ریختن
بدرون کشیدگی
بدریا
بدریا انداختن
بدریخت کردن
بدْریه
بدزبان
بدزبانی
بدزبانی کردن
بدساخت
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید